مسکوتان

ساخت وبلاگ
معرفی دهستان مسکوتان... EXrozblog.comEX

دهستان مسکوتان از توابع شهرستان نیکشهر ودر مسیر جاده اصلی فنوج به ایرانشهر واقع گردیده فاصله مسکوتان تا مرکز شهرستان۱۸۰کیلومتر و تا مرکز بخش۴۵ کیلومتر می باشد این دهستان یکی از مناطق قدیمی و تاریخی شهر ستان نیکشهر بوده و وجود قلعه تاریخی مسکوتان و روایت تاریخی که وجود دارد گواهی بر این مدعا می باشد مسکوتان و مردمانش از دیر باز با حصوصیات بارزی همچون مهمان نوازی - مردانگی - حجب حیا - سخت کوشی - دیانت - اتحاد و همدلی شناخته شده است ذیلا محتصری در معرفی این دهستان مطالبی کو تاه عرضه میداریم

جمعیت دهستان:۱۰۰۰۰نفر که۴۲۰۰نفر آن در مرکز دهستان (مسکوتان) و مابقی در ۳۲ روستای تابعه زندگی میکنند

آب و هوا: گرم و خشک

طوایف : کدخدا -هوت- ملک - میر - قاضی زاده - ارجمندی - درزاده و غلامی

کشاورزی: مسکوتان یکی از مناطق مستعد کشاورزی بوده بویژه در محصولاتی مثل خرما - مرکبات - تنباکو بطوریکه خرمای مضافتی و پرتغال مسکوتان شهرت زیادی داشته واز بازار پسندی بسیار بالای برخوردار بوده و به بازارهای استان وکشور صادر میگردد در حال حاضر حرف اول در کشاورزی بخش و شاید شهر ستان را میزند

منابع تامین آب : آب کشاورزی از طریق سه رشته قنات به نامهای شیب - قلندار و بر تامین میگردد و پرآبی و کم آبی قنات بستگی به میزان بارندگی و جاری شده آب در رودخانه مسکوتان دارد

بهداشت و درمان: دولت از طرق یک مرکز بهداشتی در مانی و. چند خانه بهداشت و یک مر کز تسهیلات زایمانی کار خدمات بهداشتی و درمانی را در این دهستان انجام مید هد که متاسفانه در این زمینهنارسائی هایزیادی و جود دارد که ضرورت دارد برای رسیدن به عدالت اجتماعی و برخورداری مردم محروم منطقه از خدمات مناسب بهداشتی و دمانی توجهی و یژه به این دهستان دولت مبذو ل نمایند

آموزش و پرورش: مدارس مرکز دهستان عبارتند از۵ مدرسه ابتدائی۲مدرسه راهنمائی۲دبیرستان و یک مرکز شبانه روزی و تعدادی مدرسه ابتدائی در سایر روستا ها و مدرسه راهنمائی در روستای جوگز بالا و در مدارس مسکوتان حدود ۱۲۰۰دانش آموز مشغول به تحصیل هستند

دانشجویان: در حال حاضر تعداد۱۳۰نفر از جوانان مستعدد و جویای علم مسکوتان به دانشگاه ها را یافته و ۶۰نفر فارغ التحصیل و مابقی مشغول به تحصیل هستند

امکانات فرهنگی ورزشی و تفریحی: عبارتند از کتاب خانه عمومی که درسال۱۳۸۷ تاسیس شده سالن ورزشی متاسفانه فاقد پارک و بوستان تفریخی بوده و لی و جود باغات سرسبز و کوه های اطرف مکان مناسبی برای گذرانددان اوقات می باشد

امکان تاریخی : قلعه تاریخی مسکوتان که ضرورت دارد دولت در خصوص مرمت و باسازی آن گامهای موثری بردارد

حیات وحش: کوه های اطراف و دشت مسکوتان زیستگاه انواع پرندگان بویژه هوبره به زبان محلی چرزگفتهمیشودکه در زمستانهای از مناطق سر دسیر به دشت مسکوتان مهاجرت میکند و در کوه های اطراف مسکوتان قوچ میش وجوددارد

خدمات زیربنائی و اماکن دولتی: آب لوله کشی- برق شبانه روزی - مرکز تلفن۱۰۰۰شماره ای - گیرنده صدا و سیما - پست ۶۳ برق - مرکز خدمات بهزیستی - شرکت تعاونی روستایی- دهیاری - تربیت بدنی - کتابخانه عمو می - پاسگاه انتظامی - بسیج - مرکز بهداشتی درمانی - مرکز تسهیلات زایمانی - ۲ باب خانه بهداشت - ۲ فروشگاه تعاونی رو ستایی

مدارس دینی ومساجد: در روستای مسکوتان ۹ مسجد و ۲ مدسه دینی وجود دارد

در پایان این مطلب را متذکر میگردم که دهستان مسکوتان قابلیت تبدیل شدن به بخش را داشته که با تبدیل شدن این دهستان به بخش ضمن تسریع در ارائه خدمات دولتی رشد و توسعه این دهستان را نیز در پی خواهد داشت همچنین روستای مسکوتان با جمعیت۴۲۰۰ نفربعنوان یکی از پر جمعیت ترین نقاط روستایی استان این قابلیت را دارد که به شهر تبدیل گرددو شهرداری در آن مستقر شود./

مسکوتان...
ما را در سایت مسکوتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر هوتی maskotan بازدید : 295 تاريخ : شنبه 11 / 09 ساعت: 12:57

زیر تیغ عشق
جــای خـــالی ات قـــده خــــود تــوستــ
بـــزرگ نیستــ
کـــوچک همــ؛
کـــه نــه هجـــوم و ازدحــــام اطــــراف آنــ را پـــــر می کند
و نـــه کـــــوچکتر از تــــو، در آنــ جـــایــ می گیرد.
درستـــ انـدازه ی حضـــــور تــــــوستــ..
EXrozblog.comEX

مدیا
تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است , اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است !

رها
مرداب اتاقم کدر شده بود
و من زمزمه خون را در رگ هایم می شنیدم .
زندگی ام در تاریکی ژرفی می گذشت
این تاریکی ، طرح وجودم را روشن می کرد


هانیه
آزادی
در دامن اسارت می زاید
در زنجیر رشد می کند
از ستم تغذیه می کند
با غضب بیدار می شود..............
های...این سرنوشت آزادی ایس.

مینو
در ره پر خطر عشق بتان بیم سر است
بر حذر باش در این راه که سر در خطر است
پیش از آنروز که میرم جگرم را بشکاف
تا ببینی که چه خونها ز توام در جگر است... وحشی بافقی

ghazaliiiii
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراك یك كوچه تنهاترم.
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است.
و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش‌بینی نمی‌كرد.
و خاصیت عشق این است.

مینو
گاه در زندگی ، موقعیت هایی پیش میآید که انسان
باید تاوان دعاهای مستجاب شده خود را بپــردازد . . .

maryam
نگاه کن
تمام هستیم
خراب میشود
شراره ای مرا به کام میکشد
مرا به اوج میبرد
مرا به دام میکشد
نگاه کن
من ازستاره سوختم
لبالب ازستارگان تب شدم
ستاره چین برکه های شب شدم...

الهه
شجاعت مـے خواهد
وفادار احساسـے باشـے
کــ ِ میدانـے
شکست مـے دهد
روزے نفس ـهاے دلت را...

لیلی
خداوندا
تقدیر عزیزانم را زیبا بنویس تا من جز لبخند آنها چیزی نبینم . . .

لیلی
براي عشق تمنا كن ولي خار نشو.
براي عشق قبول كن ولي غرورتت را از دست نده .
براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو.
براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه.
براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن .
براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير .
براي عشق وصال كن ولي فرار نكن .
براي عشق زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن .
براي عشق بمير ولي كسي رو نكش .
براي عشق خودت باش ولي خوب باش

NEGAR

امید وارم تو دلتنگی هایت را به قاصدک بسپاری و خواب هایت را به آب
منتظر باران باش، تا شاید این بار، برای تو بارید...!!!

مینو

نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است
سالهاست که من سکوت را شکسته ام
اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام
اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست
زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم
اما اشکانم به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم
maryam
بیخیال اینهمه قانون
بیخیال اینهمه ترس
بیخیال دنیا بااین همه قانون گذار بی قانون
و بیخیال اینهمه محتسب بی حساب!
بیخیال اینهمه رسولان بی معجزه ومعجزات بی رسول!
من... عاشق آزادکردن نوازش وسیب ازقفس بی تابی وترسم
حتی اگربه جرم خوردن سیب به زندگی متهم وتبعیدشوم...
دستهایت رابه من بده
به جهنم که مرا به جهنم میبرند
بخاطرعشق بازی باخیال تو
تو... توخود بهشتی...

پریسا
در دلم حس غريبي ست که يک مرغ مهاجر دارد
و چه اندوه عجيبي ست
که در خلوت دل ياد يک دوست نباشد
که تو را غرق تماشا سازد . . .

جــای خـــالی ات قـــده خــــود تــوستــ
بـــزرگ نیستــ
کـــوچک همــ؛
کـــه نــه هجـــوم و ازدحــــام اطــــراف آنــ را پـــــر می کند
و نـــه کـــــوچکتر از تــــو، در آنــ جـــایــ می گیرد.
درستـــ انـدازه ی حضـــــور تــــــوستــ..

طنین
وقتی لبخند دنبال جایی برای نشستن میگرده
آرزو میکنم لبانت آن نزدیکی باش

Maryam
آوار رنگ
هیچ وقت
هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
امشب دلی کشیدم
شبیه نیمه سیبی
که به خاطر لرزش دستانم
در زیر آواری از رنگ ها
ناپدید ماند

Tanhai
وقتی بچه بودیم می گفتن دوست بدار
حالا که دوست می داریم می گویند فراموش کن

NEGAR

دم اونایی گرم که تو این قحطی محبت ، قلبشون مثل نگاهشون بوی محبت میده

مینو
شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
آوای تو می خواندم از لابتناهی
آوای تو می آردم از شوق به پرواز
شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
امواج نوای تو به من می رسد از دور
دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی
وین شعله که با هر نفسم می جهد از جان
خوش می دهد از گرمی این شوق گواهی
دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی
ای عشق تو را دارم و دارای جهانم
همواره تویی هرچه تو گویی و تو خواهی

مژده
برایت دعا می کنم که ای کاش خــــــدا از تو بگیرد...
هر آنچه را که خـــــــــــــــــدا را از تـــو می گیــرد

نادیا
من بودم و تو
و یک عالمه حرف...
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد.
کاش بودی و می فهمیدی
وقت دلتنگی _ یک آه چقدر وزن دارد...

الهه
نیا باران زمین جای قشنگی نیست
من از اهل زمینم خوب می دانم
که گل در عقد زنبور است
ولی سودای بلبل دارد
و پروانه را هم دوست می دارد...

شکوفه
در مکتب ما رسم فراموشی نیست
در مسلک ما عشق هم آغوشی نیست
مهر تو اگر به هستی ما افتاد
هرگز به سرم خیال خاموشی نیست

Adolf
سلامتی پوشک، که هیچ‌وقت تو بچگی پشتمونو خالی نکرد!

مینو
دیریست که ما منتظر روی تو هستیم
ما بند نجابت به تن اسم تو بستیم
دیریست که دلداده ما خانه نشین است
جای قدمش بوسه به صد چاک زمین است
پلک دلم امشب به نبودت پر درد است
این فصل کبود از غم هجران تو سرد است
ای ساقی دلهای جهان مست نگاهت
این ماه فرومانده ز چشمان سیاهت
دیریست که ما منتظر و خانه بدوشیم
وقتی که قمر نیست همه تا رو خموشیم
ای صاحب این ثانیه ها پس تو کجایی
فهمیده ام این جمعه گذشت و نمی یایی
دیریست که در جمعه همه مست غروییم
از ناله پریم وغزل سنگ و رسوبیم

پردیس
بدترین دلتنگی اینه که حضور یکی رو

احساس کنی

ولی کنارش نباشی!

الهه
تاریکی پشت پنجره
هنوز سر حرفش ایستاده!
سفره پر است از رنگهای خوشمزه
ولی
من فقط خورشید میل دارم!

mohsen
ماندن، سنگ بودن است و رفتن، رود بودن
بنگر که سنگ بودن به کجا می رسد جز خاک شدن
و رود بودن به کجا می رود جز دریا شدن . .

مینو
زندگی قافیه باران من است
من اگر پاییزم
و درختان امیدم همه بی برگ شدند
تو بهاری
و به اندازه ی باران خدا زیبایی

الهه
برهنه ات می کنند
تا بهتر شکسته شوی
نترس گردوی کوچک!
آنچه سیاه می شود
روی تو نیست
دستان آن هاست

NEGAR
باران برای کسی تکراری نمیشود هر وقت بیاید دوست داشتنی است .... تو برای من بارانی‏!‏

الهه
دلتنگی فقط یک اسم مستعار است
برای تمام حس هایی که
اسمشان را نمی دانیم
و هر کدامشان برای خود یک دلتنگی اند …

نادیا
گر بمیرد پسری از قبر او روید گلی!
گر بمیرند پسران دنیا گلستان میشود !
................................
Adolf
گر بمیرد دختری از قبر او روید گلی!
گر بمیرند دختران دنیا گلستان میشود !

نازی
کتاب زندگی چاپ دوم ندارد پس عاشقانه زندگی کن

رها
ای فلک گر من نمیزادی اجاقت کور بود؟

من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟

من که باشم یا نباشم کار دنیا لنگ نیست!

من بمیرم یا نمیرم که کسی دلتنگ نیست...

الهه
اينجا زمين است!
ساعت به وقت انسانيت خواب است!
دل عجب موجود سخت جاني است، هزار بار تنگ ميشود، ميشكند، ميسوزد، ميميرد!
ولي باز هم ميتپد براي دوست...

نادیا
همراز کویرم ، شب تب باران دارم / در سینه دلی شکسته پنهان دارم
بر گوشه قبرم بنویسید/هر چه دارم از رفیقان دارم.

رها
بالهای خیالم را ببین..
در آسمان توست که تنها پرواز می کند...

Adolf
دختری با مادرش در رختخواب
درددل می کرد با چشمی پر آب
گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟
روی دستت باد کردم مادرم!
سن من از بیست وشش افزون شد
دل میان سینه غرق خون شد
هیچ کس مجنون این لیلا نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته!
مادرش چون حرف دختش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت:
دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن!
گفت دختر مادر محبوب من!
ای رفیق مهربان و خوب من!
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعیدویاسر وایضا صفر
با سه تاشان رفته بودم سینما
بگذریم از مابقی ماجرا!
یک سری هم صحبت صادق شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
مصطفای حاج علی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد،بله
بعد جعفر یار من عباس بود
البته وسواسی وحساس بود
بعد ازآن وسواسی پر ادعاشد
رفیقم خان داداش المیرا
بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم
بعدهانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد میان حرف او
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو!
گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری
لیک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمی دادم به هرکس اینقدر
خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی واقعا که پوز مادر را زدی.......

مینو
شیرین بودم
تو تلخم کردى
خوشحال نباش
خسرو بودن که کارى ندارد
مردى فرهاد باش…

mahtab-a
مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کُشتی گرفت؛ خیلی کثیف می شوی، ولی مهمتر از آن ، خوک از این کار لذت می برد!

مینو
توكلاس چشم تو همه زنگا رياضيه
هميشه التماس من با چشم تو موازيه
تو كلاس چشم تو زنگا يه وقتي جغرافيه
ما دريا رو مي خوايم چيكار،چشماي نازت كافيه
تو كلاس چشم تو يه وقتا زنگ فيزيكه
آهن ربايي؟كه دلم اينقدر به چشمات نزديكه
توكلاس چشم تو يه وقتا زنگه شيميه
ديوونه هاي عشق تو،يكي دوتا نيست،تيميه
توي كلاس چشم تو يه وقتا زنگ ورزشه
همش مي شه دور تو گشت آخ كه چقدر با ارزشه
توي كلاس چشم تو يه زنگي هست بنام جبر
از چشم تو ناز كردنو از دل من هميشه صبر
توي كلاس چشم تو يه زنگ اسمش احتمال
شايد تو اين زنگ برسيم به آرزو هاي محال
توي كلاس چشم تو يه زنگ زيست شناسيه
همش نگات ميكنم اين آخه چه كلاسيه
توي كلاس چشم تو همشه زنگه اوله
آخه يه عمره كه آدم تو اين كلاس معطله
توي كلاس چشم تو همه هميشه حاضرن
هيچ روزي غايب نداريم نه اينكه حاضرا برن
توي كلاس چشم تو اجازه دادن آسونه
چون كسي بيرون نمي ره،هر كي بره پشيمونه
توي كلاس چشم تو پر مداد قرمزه
دفتر مشقمون پر از جمله ي بي تو هرگزه
توي كلاس چشم تو يه ميز پر يادگاريه
بيشتر ميزامون پر از چرا دوستم نداريه
توي كلاس چشم تو تعطيله نمره انضباط
بيست ميگيرن از آسمون،عاشقاي بي احتياط
توي كلاس چشم تو نوشته روي تخته سياه
ما همه چشم به راهتيم زيبا تو رو خدا بيا
توي كلاس چشم تو بازه هميشه پنجره
تو زنگه تفريحم كسي دلش نمي خواد بره
توي كلاس چشم تو دلا هميشه عاشقه
من شنيدم فرداكلاس تو دشتاي شقايقه
توي كلاس چشم تو از كل دنيا اومدن
بيدار شدم چه خوابي بود،انگار بازم زنگ و زدن

مینو
به خــداحافــظـي تــلـخ تـو سـوگــنـد نــشــد
كـه تـو رفــتـي و دلـم ثـانـيـه اي بـنـد نـشـد
بـا چـراغـــــي هـمه جـا گـشـتـم و گـشـتـم در شـهـر
هـيــچ كـس ! هــيـچ كـس ايـنجا به تـو مانـنـد نـشـد
خواسـتـنـد از تـو بگويـنـد شـبـي شـاعـرها
عـــاقـبـت بـا قــلــم شــرم نوشـتـنـد : نـشـد

الهه
احساسم را به دار اویختم…
منطقم را به گلوله بستم…
لعنت به هر دو…
که عمری بازی ام دادند…
دگر بس است…
می خواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم…

نازی
برآنچه گذشت و آنچه شکست حسرت نخور زندگی اگر زیبا بود با گریه شروع نمیشد

مینو
گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گيرد...!
گاهے دلمـ دو كلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!
نه به شكل ِ دوستت دارم و يا نه بــ ِ شكل ِ بے تو مے ميرمـــ...!
ساده شايد ، مثل دلتنگ نباش... فردا روز ديگر ے ست

مینو
الهی :
از سرگشتگی های دنیا و روز گار خسته و دل نگرانم
می خواهم دیوار های فاصله را کنار بزنم .
چرا که به این ایمان و باور رسیده ام که هیچ کس
جز تو فریاد رسم نیست و نزدیکتر از تو به من وجود ندارد
پس جوانه های یادت را با اشک ندامت چشمانم
دوباره شکوفا میکنم امید که پذیرا باشی .

NEGAR
گرفتار کوچَم کوچ از آنجا که تو نباشی رهایی نمی خواهم بودنت را که جاودانه کنی باران می بارد من قصه باران را می دانم..

الهه
زیبا بود...............
چند سال پیش ...
وقتی كه تركم می كردی ؛
گفتی كه از یاد ببرم ؛ هر آن چه بین مان بود
.........
و من نیز اسمت را
بر در و دیوار نوشتم
تا خاطرم باشد كه باید ...
فراموشت كنم !

پردیس
این روزها زیاد دلم برایت تنگ میشود....
شاید تو ارزشش رانداشتی.....
یا شاید من اشتباه میکنم....
حیف که نیستی تاتمام دل تنگ بودن روبایه تو گوشی بهت نثار کنم......

الهه
درد یعنی:
اشک خشکیده…سکوت گوش خراش…افکار درهم…غرق در خلوت تاریک تنهایی…
درد یعنی:
امشب
درد یعنی:
من…

Adolf
خدایا پس چرا من زن ندارم؟
زنی زیبا و سیمین‌تن ندارم؟
دوتا زن دارد این همسایه ما
همان یک‌دانه را هم من ندارم
آژانس ملکی امشب گفت با من:
مجرد بهر تو مسکن ندارم
چه خاکی بر سرم باید بریزم؟
من بیچاره آخر زن ندارم!
خداوندا تو ستارالعیوبی
و بر این نکته سوء‌ظن ندارم
شدم خسته دگر از حرف مردم
تو می‌دانی دل از آهن ندارم
تجرد ظاهرا عیب بزرگی‌است
من عیب دیگری اصلا ندارم!
خودم می‌دانم این "اصلا" غلط بود
در اینجا قافیه لیکن ندارم
اگر او را فرستی دیگر از تو
گلایه قد یک ارزن ندارم!
مسکوتان...
ما را در سایت مسکوتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر هوتی maskotan بازدید : 299 تاريخ : چهارشنبه 08 / 09 ساعت: 13:24

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

دمتون گرم که به وبلاگ خودتون سر زدید
. مسکوتان...
ما را در سایت مسکوتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر هوتی maskotan بازدید : 350 تاريخ : چهارشنبه 08 / 09 ساعت: 13:41

خرماي مضافتي مسكوتان زودرس و داراي كيفيت عالي اما كشاورزان از كمبود امكانات گلايه دارند.

هر سال در فصل برداشت خرما تعداد زيادي از دلالان بومي و غير بومي خرما يا به اصطلاح خودشان (تاجران خرما)از استانهاي هم جوار به مسكوتان سرازير مي شوندوبا سوءاستفاده از نبود امكانات،خرماي مرغوب اين دهستان را به بهاي بسيار پايين مي خرند و حدود 20سال است كه با نام تجاري بم در بسته بندي و در سردخانه ذخيره مي نمايند تا در فرصت هاي مناسب به نام خرماي بم به فروش برسانند.نبود امكاناتي از قبيل فرآوري خرما،بسته بندي و عدم استفاده از نام تجاري اين منطقه كه مسئولين نيز در جلو كيري از آن اقدامي نكرده اند ونبود سردخانه در اين منطقه به آسيب پذيري خرماي مي افزايد.سالانه بيش از 450تن خرما از باغات مسكوتان وارد بازار فروش ميگردد كه به لحاظ كيفي تفاوتي با خرماي مضافتي بم ندارد. اميد واريم با همت و تلاش مردم منطقه و با همكاري دستگاههاي اجرائي اهميت واقعي خرماي مضافتي اين منطقه در سطح كشور معرفي گرددوبا نام تجاري و مارك خرماي مضافتي اين منطقه بفروش برسد .


مسکوتان...
ما را در سایت مسکوتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر هوتی maskotan بازدید : 302 تاريخ : دوشنبه 13 / 09 ساعت: 15:7

موضوعآب شربوبرقمسكوتان نه تنها بهتر نشده بد ترهم شده .

مسكوتان آنلاين/سال گذشته جلسه اي با حضور نماينده مجلس و مسئولين بخش فنوج و شهرستان نيكشهردر مسجد جامع مسكوتان برگزار شد در اين جلسه مسئول آب و فاضلاب روستايي جناب آقاي رئيسي قول مساعد دادند كه شخصا در دهستان حضور پيدا كنند و توصيه هاي لازم را به مسئول پمپ آب مسكوتان ارائه نمايند تا وضعيت آب بهبود يابد متاسفانه چندين ماه ميگذرد فصل تابستان فرا رسيدن ماه مبارك رمضان نزديك است همچنان با بي آبي كامل در چند محله مسكوتان مواجه هستيم لازم به ذكر است كه در 24ساعت فقط 30 دقيقه آب در دسترس ساير محله ها قرار ميگيرد آن هم با فشار خيلي كم وقتي علت را جويا مي شويم مي گويند چاه كم آب است . آيا آب و فاضلاب شهرستان نيكشهر توانايي لايروبي چاه آب را ندارد تا پر آب شود؟مسئول پمپ آب مي گويد قبلا در زمان قديم از كجا آب خورده ايد از همانجا استفاده كنيد آيا تاريخ به گذشته باز ميگردد؟ فكري به حال مردم بكنيد كه اين يك نياز اوليه .

وامابرقدهستانمسكوتانپست 63 كيلو وات در يك قدمي مسكوتان قرار دارد برق مسكوتان ضعيف است. در اكثر محله هاي مسكوتان بعلت افت فشار برق و كمبود ترانس تقويت كننده، برق خانگي خيلي ضعيف است و نوسان دارد متاسفانه دچار سوختگي وسايل برقي مي شود و خساراتي را در بر دارد. از يك سال پيش چاله ها را مي كنند تا خط فشار قوي را تقويت كنند ولي چاله ها پر و به حالت اوليه بر ميگردد خبري از ترانس جديد نيست.فصل گرم تابستان فرا رسيده مشكل مردم همچنان به قوت خود باقي است.

اميدوارم مسئولين بخش و شهرستان نيكشهر باهمت و تلاش بيششتردر جهت رفع مشكلات آب و برق مسكوتان قدمي بردارند..

مسکوتان...
ما را در سایت مسکوتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر هوتی maskotan بازدید : 348 تاريخ : دوشنبه 13 / 09 ساعت: 15:27

مشكلات مسكوتان يكي دوتا نيستندولي در اين مطلب به بررسي دهياري مسكوتان مي پردازيم. مردم مسكوتان همواره در حسرت يك دهيار خوب مانده اند يك دهياري كه واقعا وظايف خود را بداند و در مسيرآن قدم بگذارد كسي كه در آن افكار جديد و كاربردي باشد

EXrozblog.comEXمتاسفانه مردم مسكوتان به دليل خويشاوندي با يكديگر كار به كار هاي اشتباه ديگر مسولان مسكوتان توجهي ندارند سوابق نشان مي دهد كه تنها كسي كه در مقابل اين چنين اشتباهات ايستادگي ميكرد مرحوم دادرحمن بود و بعد از آن مرحوم ديگر كسي كاري به كار مسولين مسكوتان نداشت!!!!!!وقتی شب میشود مسکوتان چنان در تاریکی فرو میرودكه گويي در اين شهر كسي زندگي نمي كند يعني واقعا اعتبار و بوجه كه به مسكوتان ميرسد آنقدر كم است كه نميشود با آن صد عدد لامپ گرفت واقعا در جايي كه شب ها از بس تاريك است و چشم چشم را نميبند درست كردن ساختمان براي دهياري لازم است قطعانه .......... از اشتباهات ديگر دهيار محترم مي توان به آن اشاره كرد: چندين مورد است ۱-نواراني كردن كورانكان۲-آوردن مجسمه چندين ميليوني۳-سيمان كردن پياده رو هايي كه سالي يك نفر از آن عبور ميكند۴-نصب تابلو مسخره به شهر مسكوتان خوش آمديد دهياري مسكوتانو.................جالب اين جاست مسكوتان تنها دهستاني است كه براي دهياري ساختمان دارد. يك سالن فوتبال يا حداقل دادن تير دروازه و توپ حداقل كاري است كه بايد دهياري مسكوتان براي جوانان يا همان آينده سازان مسكوتان مي كرد در مسكوتان يك فضاي سبز عمومي مث پارك كوچكي وجود ندارد كه خانواده ها بچه هاي خود را به آنجا ببرند واقعا به نظر شما با اين وضيعت كوتيچ شانس چندين برابر براي بخش شدن ندارد بخش مسكوتان خداحافظ مسکوتان...
ما را در سایت مسکوتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر هوتی maskotan بازدید : 294 تاريخ : سه شنبه 14 / 09 ساعت: 12:15

در مسكوتان نماز جمعه در يك مسجد به نام مسجد جامع به امامت ملا عبدالستار قاضي زاده برگزار ميگردد نماز جمعه در كل براي اين بوجود آمده است كه مردم در يك جا جمع شوند و بعد از نياش پروردگار به حل مشكلات ان شهر بپردازند ولي امام جمعه مسكوتان بجز ۱۰دقيقه صحبت آن هم آنقدر يواش كه مانند موزييك خواب آور است قناعت كرده و خطبه و نماز را به جا مياورد و ميرود امام جمعه درست است كه وظيفه اقامه كردنماز را دارد اما اين تنها وظيفه اي او هرگز نمي باشد او در آن شهر مانند رهبر ديني آنجا قلم داد ميشود در مسكوتان به اين كوچكي اذان ها با يكديگر ۱۵تا ۳۰ دقيقه اختلاف دارند

EXrozblog.comEX

در مسكوتان نماز جمعه در يك مسجد به نام مسجد جامع به امامت ملا عبدالستار قاضي زاده برگزار ميگردد نماز جمعه در كل براي اين بوجود آمده است كه مردم در يك جا جمع شوند و بعد از نياش پروردگار به حل مشكلات ان شهر بپردازند ولي امام جمعه مسكوتان بجز ۱۰دقيقه صحبت آن هم آنقدر يواش كه مانند موزييك خواب آور است قناعت كرده و خطبه و نماز را به جا مياورد و ميرود امام جمعه درست است كه وظيفه اقامه كردنماز را دارد اما اين تنها وظيفه اي او هرگز نمي باشد او در آن شهر مانند رهبر ديني آنجا قلم داد ميشود در مسكوتان به اين كوچكي اذان ها با يكديگر ۱۵تا ۳۰ دقيقه اختلاف دارند

بايد امام جمعه بعد از نماز جمعه موقع اذان تمام اوقاعت شرعي را اعلام كند و تمام مساجد بايد آن را قبول كنند زير او را امام جمعه خود ميدانند بعد هم اينكه امام جمعه بايد بدون رودر وايستي تمام اشتباهات مسولين ومشكلات مردم را متذكر شود و جالب اينجاست كه امام جمعه دهستان در يك يا دو ختم قرآن كه در مسكوتان انجام ميگردد شركت نميكند در صورتي كه مولانا عبدالحميد رهبر اهل سنت با وجود مشغله كاري زياد كاري در اكثر ختم هاي قرآن شركت ميكند و امام جمعه بايد عدالت را رعايت كند و در مقابل قضاوت مساوات را رعايت كند به اميد مسكوتان بهتر

مسکوتان...
ما را در سایت مسکوتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر هوتی maskotan بازدید : 1351 تاريخ : سه شنبه 14 / 09 ساعت: 13:1

آری این بار به یکی از مشکلات کمبودنان در مسکوتان می پردازیم بله در مسکوتان سه نانوایی وجود دارد با تمام تجیهیزات پس جرا خبری از نان نیست این سوال را از کی باید پرسید۱-مسولین۲-مالکان نانوایی و یا مردمی که با سکوت خود از این نبود نان حمایت میکنند .

EXrozblog.comEX

آری این بار به یکی از مشکلات کمبودنان در مسکوتان می پردازیم بله در مسکوتان سه نانوایی وجود دارد با تمام تجیهیزات پس جرا خبری از نان نیست این سوال را از کی باید پرسید۱-مسولین۲-مالکان نانوایی و یا مردمی که با سکوت خود از این نبود نان حمایت میکنند . نان مسکوتان از ایرانشهر تامین میشود اسمش نان است ولی قیافه اش به نان خشک یا بسکویت بیش تر میخورد تا به نان بله نانی که از شب قبل یا دو روز قبل مانده را به مسکوتان میفرستند هدف مسکوتانی ها این است که فقط به نان دسترسی پیدا کنند بس .... مسکوتانی ها انتخاب دیگری جز استفاده آن ندارند لطفا مسولین محترم به درد مسکوتان توجه کنید چرا نباید یک مسکوتانی نان تازه شب در سفره خود داشته باشد بیاید مردم مسکوتان دست به دست هم بدیم و مانع عقب گردی بیشتر مسکوتان شویم

مسکوتان...
ما را در سایت مسکوتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر هوتی maskotan بازدید : 312 تاريخ : سه شنبه 14 / 09 ساعت: 15:48